از فقر تا بی نیازی
از فقر تا بی نیازی
من به حقیقت صیغه اعتقاد دارم .
من پدرم از دنیا رفته بود ، مادر ساده لوحی داشتم . چون ما توان خرید جهیزیه را نداشتیم شخصی پول دار که پسری ساده لوح داشت مرا یک ماه صیغه پسرش کرده و مبلغ 5 میلیون مهریه داد .
قرار شد اگر پسرش توان زناشویی را داشته باشد مرا عقد ببندد . و گرنه بعد از یک ماه از هم جدا شویم .
چند روز بعد از عقد یک روز پدر شوهر به نزد من آمد و از من تقاضای عمل منافی عفت کرد .
گفتم تو مثل پدرم هستی؟ اینکار حرام است.
گفت اگر به خواسته من تن ندهی می گویم تو دختر فاسدی هستی .
قبول نکردم .
گفت10 میلیون به تو میدهم خواسته ام را اجابت کن. و این را بگیر و برای خودت جهیزیه تهیه کن .
قبول نکردم . گفت به خدا می روم آبرویت را می برم .
گفتم تو اگر به همه عالم بگویی و همه عالم شاهد بشوند من نمی ترسم چون گواه و شاهد پاکدامنی من خداوند است و دست او از هر دستی بالاتر است.
گفت اگر خدا تو را آدم حساب می کرد فقیر نمی آفرید . او رفت دلم شکست . او را به خدا واگزار کردم . او چند قدمی با ماشینش نرفته بود که تصادف می کند و در جا می میرد.
من این موضوع را به کسی نگفتم . بعد از تمام شدن عده خواهرانش به من پیشنهاد عقد دائم کردند .
بنا شد نصف ارث شوهرم را مهریه من کنند . با ایشان ازدواج کردیم اتفاقا شوهر خوب و مطیعی بود . از او صاحب دو پسر شدم تا اینکه 6 سال بعد از ازدواجمان همسرم غش می کند و به رحمت خدا می رود .
دو سال بعد از مرگ شوهرم ، صیغه سه ساله شخصی که زنش بچه دار نمی شد شدم و برای او یک دختر آوردم .
چندی پیش همسر اولش بر اثر سرطان سینه از دنیا رفت الان همسر دائم شدم . شوهرم کارمند بانک و مردی دیندار و با تقوی است و بین بچه هایم فرق نمی گذارد.
این را می خواستم بگویم که عقد موقت یک برکت است ولی متاسفانه در جامعه ما مثل زنا تعبیر می شود .
به روح پدرم من از زمانی که بلوغ رسیدم خیلی جاها کلفتی کردم ولی با هیچ مردی رابطه حرام نداشتم تنها چیزی که سرمایه و دارایی من در تمام لحظات تنهایی ام بود توکل به خدا بود . به خدا قسم از همه فامیلم سرمایه ام بیشتر شده و دست همه اقوامم را می گیرم و کمک حالشان هستم . هرکدام مشکل مالی برایشان پیش می آید تا حد توان مشکلشان را حل می کنم .
خواهر شوهرانم تمامشان به نان شب محتاج شده اند . به همه آنها کمک میکنم. این از فضل خداوند بزرگ است .
توجه :
ü خواهشمندیم حتماً پست اول این وبلاگ را نیز به طور کامل مطالعه نمائید .
ü کپی و انتشار این پست بدون درج منبع و لینک و همچنین کم و زیاد کردن آن شرعاً حرام می باشد .
ü برای ارسال سرگذشت و یا نظر خود از قسمت ارسال نظر یا تماس با من اقدام کنید .
" تجربیات تلخ و شیرین شما از ازدواج موقت "
سرگذشت های تلخ و شیرین خودتان از ازدواج موقت را برای ما ارسال کنید
negaar.blog.ir